عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار

کند و تو از او رسم محبت بیاموزی .

 عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه گذاشتن سدی در برابر رودی است که از چشمانت جاری است.


 عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .

 عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن ها تکیه کنی

و از غم زندگی برایش اشک بریزی .

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست، بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری

آخرش را با جدائی به سرانجام رسانی .

 عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه نداشتن یک همراه واقعی است

که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد.

 عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است .

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست، بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است.

نظرات 3 + ارسال نظر
شهرزاد پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:30 ب.ظ

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است ....عمیقا باور دارم

میترا جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:53 ق.ظ

سلام متنت زیباست ولی چرا این همه غم
نمی تونم درکت کنم .ولی می فهممت
شاد وسربلند باشی

سیما شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:15 ب.ظ

سلام داداشی مهربونم. خوبی چه خبرا خیلی وقت بود که به وبلاگت سر نزده بودم. چرا این همه از غم گفتی ؟ خدای نکرده چیزی شده؟ البته خوب درکت میکنم چی میگی. این دنیا پر از آدمای کثیف شده همه جا رو بوی نفرت و انتقام گرفته . احساس خفگی میکنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد