ناگهان دیدم سرم آتش گرفت
سوختم ، خاکسترم آتش گرفت
چشم وا کردم ، سکوتم آب شد
چشم بستم ، بسترم آتش گرفت
...
در زدم ، کس این قفس را وا نکرد
پر زدم ، بال و پرم آتش گرفت
از سرم خواب زمستانی پرید
آب در چشم ترم آتش گرفت
حرفی از نام تو آمد بر زبان
دستهایم ، دفترم آتش گرفت
خیلی قشنگ بود خیلی. با تمام وجودم حسش کردم.....بسیار زیبا.....
• فلک در خانه ام برتافت
مرا از چار سو دریافت آتش آتش
ز هر چشمی دو دریا گریه کردم
نه غم کم شد نه پایان یافت آتش
فقط برای دلم