تمام زندگیم را دلتنگی پر کرده است...  

دلتنگی از کسی که دوستش داشتم و عمیق ترین درد ها و رنجهای عالم را در رگهایم جاری کرد !  

دلتنگی برای کسی که فرصت اندکی برای خواستنش ٬ برای داشتنش داشتم.  

دلتنگی از مرزهایی که دورم کشیدند و مرا وادار کردند به دست خویش از کسانی که دوستشان دارم کنده شوم . رنجی آنچنان زندگی مرا پر کرده است٬ آنچنان دستهای مرا از پشت بسته است٬ آنچنان قدمهای مرا زنجیر کرده است که نفسهایم نیز از میان زنجیر ها به درد عبور می کنند . . . 

سهراب گفتی:چشمها را باید شست......شستم ولی !......... گفتی: جور دیگر باید دید.......دیدم ولی !.............. گفتی زیر باران باید رفت........رفتم ولی !............. او نه چشمهای خیس و شسته ام را..نه نگاه دیگرم را...هیچ کدام را ندید !!!!

نظرات 4 + ارسال نظر
بابالنگ دراز پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:44 ب.ظ http://khateratebarani.blogsky.com

او که نه چشمان خیست را دیده
او که نه تن خیست را دیده
یا نخواسته ببیند
یا هرگز ندیده
اگر دومی باشد رنجی ست فراموش نشدنی
==============================
دوست خوبم
دیگه بهم سر نمیزنی ها
منتظر قدمهاتم در خنکی کلبه ی چوبیه کوچیکم
با مید دیدار

یاسمن شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:48 ب.ظ http://www.ghoghnos-h.blogfa.com

متن قشنگی بود موفق باشی

شکسته های دلت را به بازار خدا ببر «خدا» خود بهای شکسته دلان است.

محمد سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:54 ق.ظ

قشنگ بود...اما دلم گرفت...خیلی وقته ازت بی خبرم!!!!

یسنا جمعه 3 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:17 ب.ظ

سلام نمیدونم منو یادت میاد یانه، گه گداری بهت سر میزنم ولی مطالبت برام تکراری شده بابا۱ شعر جدید واسمون بگو.
دلم واست تنگ شده نمیدونستم اینقد نامردی باز قبلآ ۱تکم میزدی ولی اونم یادت رفت.1سری بهم بزن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد