دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

پاشنه ی کفش فرارو ور کشید
آستینِ همّتو بالا زد و رفت

حیوونی ، تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوّا زد و رفت

*****
دفتر گذشته ها رو پاره کرد
نامه ی فرداها رو تا زد و رفت

هوای تازه دلش می خواست ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت

دنبال کلید خوشبختی می گشت
قفلی هم به روی قفلا زد و رفت

*****

پاشنه ی کفش فرارو ور کشید
آستینِ همّتو بالا زد و رفت

حیوونی ، تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوّا زد و رفت

زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده ها جا زد و رفت !!!!!



نظرات 4 + ارسال نظر
hamed سه‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:09 ق.ظ http://nasimeyar.blogsky.com

sسلام
یهو احساس کردم خیلی شبیه به هم هستیم!!! یه لحظه رفتم تو فازه وبلاگ خودم.... رسیدی یه سر به وبلاگ من بزن... البته خیلی وقته آپش نکردم ولی اگه رسیدی به وبلاگ من سر بزن و به پروفایلم نگاه کن ... یه ذره شبیه به هم هستش

حمیده سه‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:38 ق.ظ

قشنگه قشنگه قشنگه
دستت درد نکنه
قشنگه

غریبه آشنا جمعه 14 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:44 ق.ظ

سلام
زیباست

سحر پنج‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:55 ق.ظ

سلام وبلاگ قشنگی داری خسته نباشید دستت درد نکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد