اَللهُمَّ هذا عَرَفة یَومٌ شَرَّفتَهُ وَ کَرَّمتَهُ نَشَرتَ فیهِ رَحمَتَکَ

دلم هوای باریدن دارد و نمی‌بارد.

بغضم میل شکستن دارد و نمی‌شکند.

می‌خواهم در ابری‌ترین لحظه‌ها فریاد بزنم

و اما باز این اشک است که از جاده‏هاى دل مى‏گذرد و در کویر نیاز ساکن مى‏شود .

می‌خواهم امروز زیباترین واژه‌ها را برای دلم بسرایم.

می‌خواهم تمام کلمه‌هایی که می‌نویسم کبوتر شوند و روی قطره‌ای شبنم آشیان بگیرند.

می‌خواهم تمام فاصله‌ها را بشکنم و با تو صمیمی‌تر شوم،

ای آفریدگار آوازهای شکسته!


اکنون شکسته‌ترینم ، می‌خواهم با شکسته‌های دلم، به سراغ تو بیایم،

با زمزمه‌های پر سوز عرفه در فرازی که مولایم حسین (ع) سر به سوی آسمان، اشک از دیده، حزن در گلو چنین تو را خوانده است: ای که از هر کسی شنواتری، یا أسرع الحاسبین، یا أرحم الرّاحمین، تو رحیمی، مهربانی، خدای رحمتی، آفریدگار محمدی،‌ ای رحیم! نیازم رو به درگاه توست و تمنایم به لطف بی‌منتهای توست،
مبادا از درگاهت ناامید بازم گردانی.



نظرات 2 + ارسال نظر
مهتاب شنبه 24 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:54 ب.ظ

سلام خوبی حامد واقعا زیبا نوشتی کاش روزی برسه ما هم بتونیم بخواسته مون برسیم وبلاگت برای من خیلی بارزشه همیشه یسر میزنم موفق باشی ممنون خدانگهدار

ع شنبه 1 دی‌ماه سال 1386 ساعت 08:52 ب.ظ http://www.wxyz.blogsky.com

سلام
خواستن نشانه قابلیته...اگه میخوای بباری پس بارونی...منتها زمان مطرحه.زمان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد