شگفتا ...!!
وقتی بود . نمیدیدم ..!
وقتی میخواند . نمیشنیدم...!
وقتی دیدم که نبود !؟
وقتی شنیدم که نخواند !؟
چه غم انگیز است که وقتی چشمه ای صاف و زلال در
برابرت میجوشد و میخواند و مینالد .
تو تشنه آتش باشی و نه آب .....
و چشمه که خشکید ... چشمه که از آن آتش که تو تشنه آن بودی
بخار شد و به هوا رفت و آتش کویر را تافت و در خود گداخت .
و بعد عمری گداختن از غم نبودن کسی که تا
بود از غم نبودن تو میگداخت....!!!!
سلام آقا حامد. خوبین؟ خیلی قشنگ بود کاش قدر هر چیزی رو به موقع بدونیم نه وقتی که از دست میدیم....ای کاش
موفق شاد و سلامت باشید. در پناه حق. منتظرتون هستم.
سلام
موفق باشی..
یا حق.